دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشنامه نقد ادب عربی
2588-6835
2588-7491
11
22
2021
03
21
کارکرد نحوی مصدر و مفعولپذیری مصدر در زبان عربی
7
25
FA
احسان
اسماعیلی طاهری
دانشیار گروه زبان و ادبیت عربی، دانشکده ادبیات و زبان های خارجی، دانشگاه کاشان
ehsanesmaeili@kashanu.ac.ir
ابوالفضل
رضایی
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، شهید بهشتی
a_rezayi@sbu.ac.ir
10.29252/jalc.2022.101979
مصدر به عنوان یکی از اقسام شبه فعل، اسمی است که بر انجام کار یا رویداد حالت بدون اقتران به زمان دلالت میکند. مصدر مانند فعلش عمل میکند؛ اگر از فعل لازم باشد، تنها فاعل دارد و غالباً بدان اضافه میشود؛ اگر از فعل متعدی باشد، فاعلش را لفظاً مجرور و مفعولش را منصوب میکند. مفعولپذیری مصدر متعدی حالات و احکام متعددی داد که آگاهی از آن، خواننده را در دریافت و فهم معنای دقیق عبارت یاری میرساند. یکی از مباحث مهم و در عین حال پر چالش در این خصوص، مقولۀ مفعولپذیری مصدر در دو حالت بیواسطه و با واسطه است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به دنبال تبیین نقشهای دستوری گوناگون و کارکرد معنوی مصدر است تا خواننده نیک دریابد که عمل کردن مصدر در مفعول تنها منحصر در حالت نصبی نیست، بلکه گسترۀ عمل مصدر فراتر از حالت نصبی، شامل مفعولهای مجرور به حرف جر نیز میشود. نحو سنتی به علت اعرابگرایی و جزئینگری، این نوع از مفعولها را بیگانه از مصدر دانسته و بابی دیگر برای آن گشوده است. حال آنکه نتیجۀ این پژوهش نشان میدهد مفعولپذیری مصدر به اقتضای معنی و حالت مصدر متفاوت است. گاه مستقیم و بیواسطه مفعول خود را منصوب و گاهی هم تحت شرایطی که مصدر را از مفعول جدا میکند، حرف جر به عنوان حلقۀ وصل، بین عامل (مصدر) و معمول (مجرور) نقشآفرینی میکند.
عمل مصدر,مفعولپذیری,مفعول بیواسطه,مفعول با واسطه,مفعول منصوب,مفعول مجرور
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101979.html
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101979_9d5a14959b4c7639a3663f5f4830719b.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشنامه نقد ادب عربی
2588-6835
2588-7491
11
22
2021
03
21
شعر النقائض الأمویة، دراسة أسلوبیة إحصائیة فی ضوء اللسانیات الکمیة (نقیضة الفرزدق وجریر أنموذجاً)
27
55
FA
محمدحسن
امرائی
استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه ولایت ایرانشهر
m.amraei@velayat.ac.ir
غلامعباس
رضایی
0000-0001-7100-8753
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه تهران
ghrezaee@ut.ac.ir
10.29252/jalc.2021.101982
ترکز الأسلوبیة الإحصائیة على الإحصاء الریاضی بغیة الکشف عن کوامن النصوص الأدبیة. وتعتبر معادلة بوزیمان الإحصائیة، من أهم الطرق العلمیة الریاضیة التی تفحص مدى العاطفة الشعریة فی النصوص وتمیّز بین الأسلوب الأدبی والأسلوب العلمی. یرى بوزیمان أنّه من خلال دراسة نسبة الأفعال إلى الصفات، ثم التعرّف على المؤشرات الصیاغیة والمضمونیة المؤدیة إلى التحول الأدبی والعلمی فی عمل کاتب أو شاعر ما، بإمکان القارئ أن یفهم عملیة بناء أعمالهم الأدبیة ویدرک مدى انفعالیتهم أو علمیتهم فی النصوص. فمن هذا المنطلق، یهدف المقال إلى دراسة النقیضتین الهجائیتین للشاعرین الأمویین المرموقین، الفرزدق وجریر بن عطیة. وفی السیاق ذاته، اخترنا نقیضتین "إِنَّ الَّذی سَمَکَ السَماءَ" للفرزدق و"لِمَنِ الدِیارُ کَأَنَّها لَم تُحلَلِ" لجریر أنموذجا وقارنا بین أسلوبهما الشعری،خلال المنهج الإحصائی لنبیّن مدى أدبیتهما وفقا لمعادلة بوزیمان الإحصائیة. وانتهى المقال إلى أنّ أسلوب کلا الشاعرین فی نقیضتیهما الهجائیة أدبیٌّ ولکنّ درجة الانفعال والدینامیکیة والإثارة الأدبیة فی أسلوبهما الشعری تختلف. إذ إن نقیضة جریر کانت أکثر أدبیّة من نقیضة الفرزدق؛ حیث أکسى جریر نقیضته الهجائیة مشاعر وجدانیة وانفعالات حسیة وحرکیة. لقد نزع کلا الشاعرین فی نقائضهما نحو الفنون البیانیة الضخمة من تشـبیه واسـتعارة ومجاز وکنایة بتفصیل، ولکن لغة جریر الشعریة الخاصة المفعمة بالأحاسیس والعواطف الصادقة جعلته أکثر نجاحًا من الفرزدق.
الأسلوبیة,معادلة بوزیمان,النقائض,الفرزدق,جریر بن عطیة
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101982.html
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101982_259e56c0a3da24f9811e748e2c21a61e.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشنامه نقد ادب عربی
2588-6835
2588-7491
11
22
2021
03
21
بررسی معانی کاربردی افعال مزید (باب های افعال، تفعیل و مفاعله) در نهج البلاغه
58
82
FA
علی اوسط
خانجانی
استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه ازاد اسلامی واحد چالوس
khanjani@iauc.ac.ir
10.29252/jalc.2021.101988
نهجالبلاغه دومین منبع معرفتی در اندیشه اسلامی است. این اثر کهن و فاخر علاوه بر کارکرد ایدئولوژیک که به درونمایههای آن مربوط میشود، به دلیل ارزش بلاغی و زیبائیشناختی، کارکرد ادبی نیز دارد. ویژگی اخیر دستاورد مؤلفههایی چند از جمله کابرد افعال مزید جهت افادهی معانی سازگار با مقتضای حال است که با وجود بسامد فراوان آن در خطبهها، نامهها و پاره گفتارهای امام علی (ع) تاکنون از نظر پژوهشی مغفول مانده و تأثیر آن در ساختار سخن مورد بررسی قرار نگرفته است. مقاله پیشارو با عنوان «<strong>بررسی معانی کاربردی افعال مزید (بابهای افعال، تفعیل و مفاعله) در نهجالبلاغه</strong>» پژوهشی نظری است که به روش تحلیلی – توصیفی نمونههایی از افعال مزید را با بهرهگیری از منابع لغوی و شرحهای نهجالبلاغه از نظر معانی کاربردی مورد بررسی قرار داده است. داده های پژوهش نشان دهنده ی آن است که بابهای افعال و تفعیل نسبت به دیگر ابواب بیشترین کاربرد را در نهج البلاغه داشته و کاربست افعال مزید در هر یک از بابها از جمله بابهای افعال، تفعیل و مفاعله کاملاً منطبق با مقتضای حال و اهداف خطبه ها، نامه ها و پاره گفتارها بوده است.
نهجالبلاغه,معانی کاربردی,افعال مزید,افعال,تفعیل,مفاعله
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101988.html
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101988_d4e4cf3a67d5a969c86e99eafbf20712.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشنامه نقد ادب عربی
2588-6835
2588-7491
11
22
2021
03
21
رمانتیسم سیاه در مجموعۀ المسرح و المرایای آدونیس
83
118
FA
ناهیده
زرعی
دانش آموخته دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان
9316105102@phd.guilan.ac.ir
علی
صفایی
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان
safay@guilan.ac.ir
10.29252/jalc.2021.101983
رمانتیسم سیاه یکی از جریانهای ادبی است که بر پایۀ نگاه یأسآلود و بدبینانه نسبت به مسائل فردی و اجتماعی بنا شده است و مضامینی چون: مرگاندیشی، درد و رنج، بدبینی، تنهایی، توصیف ابتذال و جنبههای مشمئزکنندۀ وجود انسانی، فضای مبهم و تاریک، ترس و هراس، نفی ارزشهای انسانی، یأس و سرخوردگی نسبت به جامعه و موقعیت وجودی انسان و انزواطلبی را انعکاس میدهد. در آثار برخی از شاعران و نویسندگان، میتوان به نمونههایی از سیاهنویسی دست یافت که در اوضاع تاریخی خاص، نگاه نومیدانه و بدبینانه، نسبت به هستی بازتاب میدهد. آدونیس، شاعر معاصر عرب، از این امر مستثنی نیست. او شاعری سوری تبار است که بر اثر فعالیتهای سیاسی و سرودن اشعار اعتراضآمیز علیه مقامات، به زندان افتاد؛ در میان شاعران معاصر عرب، برجستهترین نقش را در شعر معاصر و جدید عرب ایفا کرد که او را در صف نخستین شاعران نوپرداز و نظریهپرداز قرار داد. برخلاف عدهای که معتقدند، آدونیس شاعری رمانتیسم نیست و در اشعار او بویی از رمانتیسم به مشام نمیرسد، ولی در آخرین دفتر شعری او با عنوان «المسرح و المرایا (صحنهها و آینهها)» رگههایی از رمانتیسم سیاه وجود دارد که با زبانی مبهم و نمادین بیان شده است. هدف این پژوهش نشان دادن رمانتیسم سیاه در این مجموعه است. یافتههای پژوهش نشان میدهد علت سیاهنویسی آدونیس در این مجموعه،گاه ریشه در شرایط اجتماع فاسد و گاهی هم نشأت گرفته از دست نیافتههای اوست. «تعب» از پربسامدترین موتیفهایی است که شاعر برای به تصویر درآوردن ناکامیهایش از آن بیشترین بهره را جسته است. نگارندگان کوشیدهاند تا با روش توصیفی - تحلیلی قطعههایی از این دفتر که درصد سیاه نویسی در آن بیشتر بود را شناسایی و ترجمه کنند، سپس به تحلیل آن بپردازند. کاوش در زمینهها و عوامل سیاهنویسی در این مجموعه موجب میشود تا با یکی از آثار ادبیات معاصر عرب که نشأت گرفته از اوضاع انقلابیِ سیاه و وخیم جامعه است، رویارویی آگاهانه داشته باشیم.
رمانتیسم سیاه,آدونیس,المسرح والمرایا,بدبینی
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101983.html
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101983_fbc549078496a11dcbcf5ac17d8fe42f.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشنامه نقد ادب عربی
2588-6835
2588-7491
11
22
2021
03
21
کاربردشناسی تقابل فکری-زبانی در انگارههای شعری ودیع سعاده
119
144
FA
الهه
ستّاری
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری
e.sattari@hsu.ac.ir
حسین
شمسآبادی
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری
h.shamsabadi@hsu.ac.ir
حجت اللّه
فسنقری
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری
h.fesanghari@hsu.ac.ir
عباس
گنجعلی
0009-0007-1978-9426
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری
a.ganjali@hsu.ac.ir
10.29252/jalc.2021.101981
جهان معاصر توسط اندیشهها و گفتمانهای مختلف احاطه شده و رودررویی آرا، عقاید و مکاتب فکری در این دوران از موضوعات مهم در ادبیات و هنر معاصر است. شعر و ادبیات، تبلور چنین آراء متضاد و متناقضی است که با بررسی آن میتوان به جهتهای فکری متخاصم جهان معاصر دست یافت. ودیع سعاده از شاعران توانمند ادبیات معاصر لبنان، با گرایش پستمدرنیستی است. اشعار او آیینۀ جریانات اجتماعی و فکری رایج جهان امروزی است که برای انسان کنونی به ویژه جامعه و انسان عربی مهم است. این مقاله سعی میکند با روش توصییفی – تحلیلی، با بررسی انگارههای متضاد در تعابیر شعری، به سبک زبانی، تفکّر حاکم و جهانبینی شاعر در شعر دست یابد. نتیجه نشان میدهد که عصر پست مدرنیسم به سبب تضارب آراء و اختلاف میان عقاید مختلف، دورۀ رقابت میان رویکردهای فکری و اجتماعی است که این امر ضرورت تقابل در سطح واژگان و تعابیر را ایجاب میکند. ودیع سعاده در همین راستا تقابلهای معنایی مختلف را در خصوص اصلیترین مفاهیم جهان بینی معاصر از قبیل: آزادی، مرگ، پوچی، سردرگرمی، محیط زیست و غیره، در قالب انگارههای متضاد کلی و فراگیر به کار برده است.
تضاد فکری,تضاد زبانی,جهان بینی معاصر,ودیع سعاده,انگاشت معنایی
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101981.html
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101981_fa1f8ca10ef11f6fa1f797447dd82cb8.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشنامه نقد ادب عربی
2588-6835
2588-7491
11
22
2021
03
21
نقد و بررسی تأثیر بنمایههای فکری فرمالیسم در نظریههای ادبی ادونیس
146
168
FA
سیدحسین
سیدی
استاد گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد
seyedi@um.ac.ir
احمدرضا
حیدریان شهری
0000-0002-2671-0727
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد
heidaryan@ferdowsi.um.ac.ir
سمیه
بیگ قلعه جوقی
دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد
qdyi1100@gmail.com
10.29252/jalc.2021.101984
مکتب ادبی فرمالیسم یکی از مهمترین مکتبهای پیشرو و شالوده شکن در نقد ادبی جهان بوده است. این مکتب با ظهورش بسیاری از اصول سنتی در عرصهی نوشتار و سنتهای ادبی را تحتالشعاع قرارداد. فرمالیستها به مسئلۀ فرم، زبان ادبی و... بسیار توجه میکردند تا به هدف اصلی خود یعنی ادبیت دست یابند. ادونیس، شاعر و ناقد پرآوازۀ عرب، ازجمله برجستهترین نظریهپردازان ادبی معاصر به شمار میرود که تأثیرپذیری و الهام گرفتن از مکاتب گوناگون را منبعی در جهت گسترش و غنای دیدگاههای ادبی خود به کار گرفته است. فرمالیسم از مهمترین مکاتب غربی است که میتواند بر روی نظریات ادبی وی تأثیر فراوانی نهاده باشد. لذا در پژوهش حاضر بر آنیم که نظریههای ادبی ادونیس را از منظر همخوانی با مبانی فرمالیستی مورد نقد و بررسی قرار دهیم. روشی که ما در این پژوهش بهره گرفتیم، تحلیلی - توصیفی با استفاده از ابزار تطبیق و مقایسه است که الگوی آن مزجی میان رویکرد فرانسوی و آمریکایی است. برای این منظور در بحث اصلی مقاله به کاوش سخنان ادونیس، در رابطه با نحوه تأثیرپذیریاش و نیز بررسی مهمترین مبانی مشترک و متفاوت میان دیدگاههای ادبی وی با فرمالها پرداختیم و در خاتمه به این نتیجه رسیدیم که در سخنان و دیدگاههای ادبی ادونیس شواهد متعددی وجود دارد که میتواند گواهی بر شناخت و تأثیرپذیریاش از فرمالها باشد. ازجمله اصلیترین شواهدی که رنگ و بوی فراوانی از دیدگاههای فرمالیستی در آن دیده شد، نقش بارز زبان ادبی در دیدگاههای ادونیس و نیز تلاشش برای افزون نمودن ادبیت متن است.
تأثیرپذیری,نظریههای ادبی,ادونیس,مکتب فرمالیسم,بنمایههای فکری
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101984.html
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101984_68d958bc0a833dae728d84228f533db8.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشنامه نقد ادب عربی
2588-6835
2588-7491
11
22
2021
03
21
شگردهای تمرکززدایی و رابطۀ میان متن و تصویر در «مجموعة قصص الحیوانات فی القرآن» نوشتۀ وارث الکندی
169
206
FA
نعیم
عموری
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید چمران اهواز
n.amouri@scu.ac.ir
فاطمه
تختی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید چمران اهواز
f.takhti@yahoo.com
10.29252/jalc.2021.101990
کودک فطرتی تمرکزگرا و همچنین توانایی تمرکززدایی نیز دارد. استفاده از شگرد تمرکززدایی در ادبیّات داستانی کودکان، زمینهساز تفکّر خلّاق است و آنها را آماده میکند که بدانند چگونه منطقی بیندیشند و با چه روشی فکر کنند تا به نتیجه برسند. پژوهشگران ادبی در زمینۀ تمرکززدایی مباحثی داشتهاند، امّا به ادبیّات قرآنی کودک نپرداختهاند؛ درحالیکه پژوهش و واکاوی ادبیّات قرآنی کودک بسیار ضروری است. هدف ما در این پژوهش این است که با واکاوی مجموعهداستانی قصص الحیوانات فی القرآن که در حوزۀ ادبیّات قرآنی کودک نگاشتهشدهاست، پیشگام پژوهشهای بیشتر در حوزۀ ادبیّات علوم قرآنی کودک باشیم. پژوهش پیش رو با رویکرد توصیفی – تحلیلی به واکاوی شگردهای تمرکززدایی پرداختهاست و به رویکرد آماری نیز توجّه داشته و در پردازش رابطۀ متن و تصویر، هر دو راه تحلیل محتوای کیفی یعنی قیاسی و استقرایی را مدّ نظر داشتهاست. یافتههای این پژوهش نشان داد که داستانهای این مجموعه از نظر رابطه میان متن و تصویر از شگردهای تمرکززدایی بهطور همسان بهره نبرده و با پررنگساختن برخی شگردها از دیگر شگردها باز ماندهاست. به گونهای که شگرد قرینهای (31/35 %) و تقابل در زاویۀ دید (95/25 %)، بیشترین بسامد را دارند و شگرد پسزمینه (42/0 %) کمترین بسامد را دارد.
رابطۀ متن و تصویر,ادبیّات کودکانه,قصّههای قرآنی,تمرکززدایی,تمرکزگرایی
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101990.html
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101990_37f071a889bc948cc3646433b2e95eff.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشنامه نقد ادب عربی
2588-6835
2588-7491
11
22
2021
03
21
نقد و بررسی معیارهای زیباییشناسانه در قصیده «لا وقت للبکاء» أمل دنقل
207
251
FA
سمیرا
فراهانی
دانش آموخته گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران
s.farahani2230@yahoo.com
شهریار
نیازی
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران
shniazi@ut.ac.ir
ابوالحسن
امین مقدسی
استاد گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران
abamin@ut.ac.ir
حسن
مقیاسی
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه قم
h.meghyasi@yahoo.com
10.29252/jalc.2022.101985
شاعران نوپرداز، بسیاری از مفاهیم شعری خود را در قالبهای بیانی و با یاری گرفتن از معیارهای بلاغی بازگو میکنند؛ به گونهای که بدون کارکرد شگردها و هنرسازههای ادبی معانی شعری آنان خام و فاقد قدرت القاگری است. عناصر بلاغی در شعر نو با توجه به ماهیت شعر از مرحله صنایع و آرایههای کلاسیک عبور کرده و به فراخور ویژگیها و شاخصههای نقد ادبی معاصر در قالب مجموعه معیارهایی که با زبان ادبی در تعامل است پیوند خورده و در قصیدههای شعری شاعران بازتاب داشته است. در مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی عناصر زیباییشناختی در قصیده «لا وقت للبکاء» أمل دنقل پرداخته خواهد شد. معیارها و شگردهای بلاغی در قصیده مذکور در سه سطح آوایی، معنایی و واژگانی نمود یافته و در فرم و مضمون قصیده دارای کارکردهای هنری و معنایی است. عناصر بلاغی در متن شعر دنقل تنها وظیفه آرایش کلام را بر عهده ندارد، بلکه همپای نقش خود در عرصه زیباییآفرینی، دارای دلالتهای معنایی متناسب با محتوا و سازههای معنایی قصیده است و در ترسیم تجربه شعری شاعر و تعبیر شاعرانه از اندیشهها و عواطف شخصی وی نقش اساسی دارد.
معیارهای زیباییشناسی,شعر نو عربی,أمل دنقل,قصیده «لا وقت للبکاء»
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101985.html
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101985_e929e3d81d5d613109035acb19bbb392.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشنامه نقد ادب عربی
2588-6835
2588-7491
11
22
2021
03
21
روششناسی پدیدۀ تضمین نحوی در فرایند ترجمۀ نهجالبلاغه (با محوریت ترجمههای: آیتی، فیض الإسلام، شهیدی، دشتی و جعفری)
253
280
FA
بهروز
قربان زاده
استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه مازندران
b.ghorbanzadeh@umz.ac.ir
جواد
محمدزاده
مدرس دانشگاه مازندران
javadmohammadzadeh59@yahoo.com
10.29252/jalc.2021.101980
در مطالعات نوین معناشناختی، امکانات متنوع و منحصر به فرد زبانهای مختلف به عنوان یکی از معیارهای برتری زبانی به زبان دیگر بهشمار میآید؛ از جمله این امکانات زبانی میتوان به مقوله «تضمین نحوی» اشاره نمود. تضمین نحوی یک پدیدۀ سبکشناختی است که در اثر خروج از نحو زبان هنجار تشخّص مییابد و نقشی تعیینکننده در پیدایی و کشف معنای دقیق واژه دارد؛ بهنحویکه در صورت عدم توجه به این اسلوب، ترجمه دارای نقص و کاستی خواهد بود. در ترجمۀ تضمین نحوی، توجه به ساختار نحوی و بلاغی از اهمیت ویژهای برخوردار است و از میان روشهای مختلف ترجمه، ترجمۀ معنایی میتواند مناسبترین روش برای ترجمۀ چنین واژگانی باشد؛ چون در ترجمۀ این واژگان علاوه بر معنای وضعی و لفظی، باید معنای ضمنی آن را نیز لحاظ کرد. این جستار، با شیوۀ توصیفی - تحلیلی در پی شناســایی تضمین نحوی در افعال مورد استفاده در کتاب نهج البلاغه و ارزیابی ترجمههای: آیتی، فیض الإسلام، شهیدی، دشتی و جعفری از نظر رعایت اسلوب مذکور است. بررسیها نشان میدهد که در بسیاری از موارد، معادلی دقیق با ذکر همه مؤلفههای معنایی برای واژههای متضمن در ترجمههای فارسی انتخاب نشده است؛ در حالیکه توجه به بافت کلام و مراعات قوانین نحوی میتواند مترجم را در انتخاب برابرنهادهای دقیق واژگانی یاری نماید.
نهج البلاغه,تضمین نحوی,هنجارگریزی,معنای وضعی,ترجمۀ معنایی
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101980.html
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101980_f399fba0a33d71999cf7b80f544540b2.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشنامه نقد ادب عربی
2588-6835
2588-7491
11
22
2021
03
21
بازتاب خود و دیگری در رمان عباد الشمس (با تکیه بر تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک)
281
308
FA
محمود
قصری
دانش آموخته دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد
ghasri.mahmoud@mail.um.ac.ir
امیر
مقدم متقی
0000-0002-9457-3728
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد
a.moghaddam@ferdowsi.um.ac.ir
عباس
عرب
دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد
darab@ferdowsi.um.ac.ir
10.29252/jalc.2021.101986
ژانر رمان مقاومت فلسطین مجموعه متنوعی از صداهای ملت بحران زده و محروم از جوش وخروش زندگی است که نویسندگان آن در تلاشند تا از ابزار زبانی در برجسته سازی نگرشها و عقاید سیاسی خویش در قالب ادبی مدرن بهره وافری جسته و رابطه واقعی وحقیقی میان انگارههای خویش و بافتهای بیرونی رمان را به بهترین شکل برای مخاطب ترسیم نمایند. پژوهش حاضر در همین راستا، رمان «عباد الشمس» اثر سحر خلیفه، رمان نویس شهیر فلسطینی را با روش گفتمانی – انتقادی و بر مبنای تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک مورد بررسی قرار داده تا از ایدئولوژی نویسنده در بیان واقعیتهای زندگی ملت در بند اهریمن، پرده بگشاید و فلسطینیان را به عنوان انسانهایی که باتمام وجود برای باز پسگیری سرزمینشان پیکار مینمایند، به جهانیان بشناساند. نویسنده در این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که چگونه میتوان با کمک استراتژیهای ون دایک، سطح اندیشگانی نویسنده رمان را دربارۀ فلسطینیان با هویت «خودی» و اشغالگران فلسطین با هویت «دیگری» مورد کنکاش قرار داد؟ نتایج نشان میدهد که از کاربست استراتژیهای زبانی، مؤلفههای وجهیت، انگارههایذهنی، گواهنمایی، برجستهسازی و انتخاب واژگانی بیشترین بسامد را برای بازنمایی چهرۀ خودی و دیگری، در رمان مذکور داشته که حکایت از سوگیرانه بودن <br /> گفتمان سحر خلیفه در پرداختن به مسائل فلسطین دارد.
گفتمان مقاومت,عباد الشمس,خود ودیگری,ون دایک,سحر خلیفه
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101986.html
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101986_94482292e7b3e16bc396a6206ef3f94a.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشنامه نقد ادب عربی
2588-6835
2588-7491
11
22
2021
03
21
دراسة قصیدة "من وردتین اثنتین" لسعید عقل من منظر التداولیة
309
330
FA
بتول
محسنی راد
استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه سیستان وبلوچستان
betimohseni@lihu.usb.ac.ir
10.29252/jalc.2021.101987
یضم هذا البحث بین دفتیه دارسة قصیدة "من وردتین اثنتین "مقطع من قصیدة طویلة ألقاها سعید عقل فی ذکری الشاعر"شبلی الملاط "،حیث کانت خاطرة شعریة قبل أن تصبح قصیدة. سعید عقل الشاعر العبقریّ، واعتُبِرَ شعره علامةً فارقةً فی الشعر العربیّ. وقد أتی رعشة جدیدة فی جسم الشعر العربی. علی هذا الأساس تحاول هذه الدراسة أن تتناول جوهر الشعر وشعریّة الأسلوب، رغبة فی کشف جمالیات هذه القصیدة التی تدلّ علی " ممثلة للشّعر الصافی الذی من فروعه الشّعر الرمزی .اعتمدت الدراسة علی منهج التداولیة، لان التداولیة تهتمّ بالمعنى والاستعمال الوظیفی للغة ولا تقف عند حدود شرح جمالیات و وصف الأثر الفنی، بل تتجاوز ذلک إلى الوقوف على أغراض المتکلم وتبین مقصده من خلال المقام. ومن أهم ما وصل إلیه البحث من نتائج: کانت قصیدة " من وردتین اثنتین" ممثلة للشعر الرمزی وفیه الملامح الرومنسیة،جمال الموسیقیّ وبراعة التصویر، ودقّة النحت. سعید عقل ممثّل الرمزیّة الأکبر وشاعر الجمال" قبل کل شیء، و زعیم المدرسة الجمالیة فی الشعر. وهدف الشعر عنده أولاً: نقل الحالة الشعریة ولیس التفهیم وقصیدة عنده معضلة هندسیة" یحاول حلّها. ثانیاً:سعید عقل فی قصائده لا یرید أن یقول "بل یرید أن یبنی"،وبناء القصیدة هو الذی یقول. ثالثاً: مع سعید عقل انتقل الهمّ الشعری من الصراع بین المحافظة والتجدید الی کتابة "قصیدة جدیدة" بل الی کتابة "القصیدة". سعید عقل شاعراً جمالیاً یؤمن أنّ الفنَّ وجد،أصلاً،لتجسید الجمال. واتخذ الغزل وسیلة لإطلاق نظریّته التی مازجت بین الفنّ والحیاة. کما جری فی حیاة سعید عقل" انقلاب جعله ینصرف من الریاضیات الی الآداب" غیر أنّ ولعه بالریاضیات بقی متجذراً فی نفسه فصارت قصیدة عنده :معضلة هندسیة" یحاول حلّها.
الجمال,الرمز,الشعر الصافی,سعید عقل,من وردتین اثنتین
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101987.html
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101987_e656bc95275120124afc460681b2d891.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشنامه نقد ادب عربی
2588-6835
2588-7491
11
22
2021
03
21
تحلیل بصری شعر ابن خفاجه اندلسی با رویکرد امپرسیونیسمی
332
362
FA
آزاده
منتظری
استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه قم
a.montazeri@qom.ac.ir
10.29252/jalc.2021.101989
امپرسیونیسم در واقع نخستین جنبش مدرن در هنر اروپایی، و وارث به حق رئالیسم است که در نیمه دوم قرن نوزدهم نخست در هنر نقاشی ظهور کرد و سپس به هنر ادبیات راه یافت.<strong> </strong>رابطه نقاشی با ادبیات، رابطه ای است دیرپای که منتقدان ادبیات از گذشته تا به امروز بدان اذعان داشته اند و بی جهت نیست که نقاشی را شعر صامت و شعر را نقاشی گویا نام نهاده اند. در جریان فکری امپرسیونیسم، نگاه و برداشت لحظهای هنرمند از پدیده های طبیعت و شواهد اطرافش، تحت تأثیر میزان نور و تفاوت و نوع تابش نور در حالت های مختلف روز جایگاه ویژه ای دارد، مضافاً بر اینکه هنرمندان امپرسیونیستی به بازی رنگ و نور علاقه فراوان داشتند و این ویژگی در آثارشان به خوبی نمایان شده است. ابن خفاجه (451-533ق)، شاعر بنام اندلسی، که به شاعر طبیعت نیز شهره شده، با الهام از چشم اندازهای زیبای طبیعت اندلس، تصویرهایی پویا، سیال و در نوع خود منحصر به فرد خلق کرده است. وی هر چند در قرون معاصر نزیسته، اما شاید بتوان گفت که در آثارش ویژگی هایی مشهود است که چندان با آثار هنری امپرسیونیسم در قرون معاصر بیگانه نیست. این نوشتار حاصل پژوهشی است با روش توصیفی - تحلیلی که اشعار ابن خفاجه را با هدف بررسی و تحلیل ویژگی های بصری آن طبق نگاه امپرسیونیسمی مورد کنکاش قرار داده است. از مهم ترین نتایج حاصل آمده از این پژوهش می توان به تأثیر شدید و انکارناپذیر نور در خلق تصاویر شعری ابن خفاجه و به تبع آن تداعی شکل ها و رنگ هایی متنوع و متفاوت در ذهن شاعر و گاهی دور از واقعیت اشاره داشت که حاکی از برداشت های لحظه ای شاعر تحت تأثیر نور و احساسات خود او دارد. همچنین کاربست قابل توجه رنگ های خالص و ناب در خلق این تصاویر نیز از ویژگی های دیگر اشعار ابن خفاجه است که با هنر امپرسیونیست ها مشابهت دارد.
امپرسیونیسم,نور,رنگ,شعر,ابن خفاجه
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101989.html
https://jalc.sbu.ac.ir/article_101989_69945875520e8448d694892e53f7563e.pdf