نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
در سالهای اخیر، نظریه معاصر، مفهوم تفکر دوگانه را که ریشه در نظریات سوسور و ساختارشکنی دریدا دارد، بررسی کرده است. هلن سیسکو نویسنده فمنیست فرانسوی به تأسی از لاکان و دریدا در نظریه تقابلهای دوگانه خود به وارونهسازی این تقابلها اعتقاد دارد. او با برقراری ارتباط بین زن و نوشتار، به دنبال براندازی نظم مردسالارانه است. جوخه الحارثی در رمان سیداتالقمر، تغییرات سریع اجتماعی و پیامدهای آن را از طریق یک خانواده عمانی، با گذشته و تاریخ واقعی عمان پیوند میدهد. این رمان، داستان سهخواهر از یک طبقه متوسط را در روستای کوچک العوافی عمان و در یک فرهنگ مردسالار به تصویر کشیده و تلاش میکند با وارونهسازی تقابلهای دوگانه، شخصیتهای زن رمان را از وضعیت موجود رهانیده و به آنها فردیت و هویت ببخشد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا تغییرات ساختار فرهنگی را با توجه به رویکرد هلن سیکسو در نظریه تقابلهای دوگانه که تجلی آن از طریق ترکیب سنت با مدرنیته، تغییر الگوهای نقش جنسیتی، شکستن تابوها، ساختار اجتماعی، نگرش به آموزش و روابط عاشقانه است، تبیین کرده و با خوانش رمان سیداتالقمر، نحوه ترسیم شخصیتهای زن و چالش تفکر دوگانه مردسالارانه در جامعه عمان را بررسی کند. یافتههای تحقیق نشان میدهد الحارثی تلاش کرده است شخصیتهای زن رمان با به چالش کشیدن تقابلهای دوگانه در جامعه مردمحور و وارونهسازی آنها، فردیت و نقش زنانه جدیدی را بپذیرند.
کلیدواژهها