نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان رویکردی میان رشتهای، یکی از نظریههای مهم در حوزة گفتمان کاوی است. این روش که علاوه بر مطالعات موضوعات اجتماعی، در تحلیل متون ادبی نیز مورد استفاده قرار میگیرد، ریشه در زبان شناسی انتقادی دارد. یکی از مشهورترین نظریهها در میان انواع گوناگون تحلیل گفتمان، نظریة تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف است که در بررسی متن، علاوه بر مسائل زبانی به بافت موقعیتی و سیاسی آن نیز توجه ویژه دارد. فرکلاف در تحلیل انتقادی خود در سه سطح، به بررسی توصیف، تفسیر تعامل بین بافت و گفتمان و تبیین چگونگی تأثیر دوسویة ساختار اجتماعی و گفتمان میپردازد. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از نظریة تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به بررسی سطحهای سه گانة گفتمان انتقادی رمان رأس الشیطان از نجیب الکیلانی میپردازد تا ایدئولوژی و گفتمان مورد نظر نویسنده را مورد تبیین قرار دهد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که نجیب الکیلانی در این داستان با استفاده از کارکرد واژگان و روابط معنایی بین آنها، افعال خبری و مثبت و کاربرد جملات استعاری، دیدگاه خود را ابراز کرده است. از سوی دیگر، با بهره گیری از بینامتنیت و فراخوانی متون قرآنی و مضامین اسلامی، در صدد تبیین مسیر مبارزه و ثابت قدم بودن در آن است. کیلانی با یک گفتمان مبارزه طلبانه به بیان مضمونهایی همچون ایستادگی در برابر ستم و آزادی خواهی میپردازد و با تقویت روحیة مبارزه طلبی، درپی القای ایدئولوژی مد نظر خویش و مفاهیمی چون دست یافتن به استقلال، آزادی و ایستادگی در برابر حاکمان ستمگر است.
کلیدواژهها
موضوعات