نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
از گذشته اختلاف نظر زیادی درخصوص انتقال ساختار یا مفهوم میان صاحبنظران ترجمه بوده است. عدهای در تقابل ساختار و مفهوم، به ساختار روی آوردند و ترجمۀ تحتاللفظی را برگزیدند و عدهای دیگر بر این باور بودند که هدف ترجمه تنها انتقال مفهوم است و ترجمهی آزاد را مناسب دانستند. با شکلگیری رشتۀ مطالعات ترجمه، توجه به تقابل میان ساختار و مفهوم در نظریات صاحبنظران این رشته انعکاس یافت که از جمله این صاحبنظران، دو زبانشناس فرانسوی به نامهای ژان پل وینی و ژان داربلنه بودند. این دو با اتخاذ رویکرد تحلیل مقابلهای به مطالعهی زوج زبان فرانسه-انگلیسی و توصیف شیوههای ترجمه پرداختند و الگوی خود را که با نام روشهای هفتگانه شناخته میشود، در توصیف روش ترجمهی تحتاللفظی و آزاد ارائه دادند که مبنای نظری این پژوهش بر آن مبتنی است. در مقالۀ حاضر نگارندگان کوشیدهاند بر پایهی روشهای هفتگانه وینی و داربلنه، به تحلیل و ارزیابی رمان «أرض النّفاق» اثر یوسف السباعی و ترجمۀ حسین فریار بپردازند. بر اساس یافتههای پژوهش مشخص شد که مترجم بیشتر از روشهای غیرمستقیم در ترجمه بهره برده و به عبارت دیگر ترجمۀ آزاد را بر تحتاللفظی ترجیح داده است. همچنین مشخص شد در تمامی نمونههایی که بر اساس ترجمهی غیرمستقیم ترجمه شدهاند، مترجم ترجمۀ موفقی ارائه داده اما در مواردی که تنها به ترجمۀ مستقیم اکتفا کرده است، ضعف ترجمه دیده میشود. در پایان مقاله پیشنهاد نگارندگان بر این بود که ترکیب ترجمۀ مستقیم و غیرمستقیم، راهکار مفیدی در ترجمۀ مفاهیم و اصطلاحات دشوار است.
موضوعات