نوع مقاله : مروری
چکیده
تاریخ ادبیّات مجموعة مشخّصی از اطّلاعات معیّن که افزایش و کاستی نمیپذیرد، نیست. هر روز به موازات رشد جامعة بشری و پدیدار شدن بینشهای نو و اطّلاعات جدید، چهرة تاریخ دگرگون و اعتبارهای پیشین باز نگریسته میشود. بنابراین، هر طرح و روشی برای مطالعة تاریخ ادب، در معرض تغییر و تکمیل و یا احیاناً طرد است. امّا مهم آن است که طرحی که در یک زمان بخصوص برای مطالعة تاریخ ادب افکنده میشود، قادر به حلّ معضلاتِ همزمانِ خود باشد. بررسی تاریخی ادب، لزوماً با نوعی تقسیم بندی تاریخی همراه است که بناچار دید ما را محدود میسازد. امّا این، بهتر از عدم اتّخاذ دید است. بخش بندی گذشته و نام گذاری آن، کار توصیف گذشتة تاریخی را آسانتر و تحلیلها را شفّافتر میکند. در این مقاله، ضمن اشاره به انواع الگوهای دوره بندی تاریخ ادب، نظریّة آکادمیک یا همان دوره بندی سیاسی تاریخ ادب عربی به دورههای جاهلی، اسلامی، اموی، عبّاسی، انحطاط و معاصر، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. ابتدا، ویژگیهای نظریّه به همراه استفادههای آغازین آن در ادب عربی و نام تمام تألیفات تاریخ ادبی که از این نظریّه در دوره بندی ادوار ادب بهره بردهاند، عنوان میشود، سپس بنیانهای آن به طور مشروح نقّادی میگردد. در خلال این تحلیل، نشان داده میشود که دورهبندی تاریخ ادب عربی بر مبنای دورههای سیاسی، بازتابی انفعالی از تحوّلات سیاسی است که علاوه بر ایجاد تنگنظری دربارة آثار ادبی، بسیاری از شاعران و نویسندگان را به بوتة فراموشی میسپارد. نگارنده، با پیشنهاد بسترهای تئوریک برای جایگزینی یا اصلاح این نظریّة آکادمیک، شیوة درست را در یافتن ویژگیها و مؤلّفههایی درون ساختی از ادب میداند که بر اساس آنها، میتوان الگویی برای تعیین دورههای تاریخ ادبی مشخّص نمود.