نوع مقاله : مروری
چکیده
ادبیات کودک و نوجوان که از حوزههای جدید در ادبیات معاصر و مدرن است، به یکی از مهمترین مراحل زندگی بشر میپردازد. از آنجا که کودکان کتابی را دوست دارند که آنها و علائقشان را در مرکز توجه قرار دهد، نقد خواننده محور از مناسبترین انواع نقد جهت بررسی ادبیات کودک و نوجوان است. آیدن چمبرز، نظریهی نقدی خوانندهی نهفته را در ادبیات کودک ارائه داد؛ تمام تلاش او آن بود که شیوه ای را عرضه دارد که بر آن مبنا بتوان آشکار ساخت که اولاً، اثری ادبی، برای کودک است یا نه؛ و ثانیاً چه کودک یا کودکان ویژهای، مخاطب آنند؛ و چه شیوهی مطالعهای این مخاطبان را توانا میسازد که با متن بیشترین تعامل را برقرار سازند. این مقاله، پس از مقدمهای در تعریف نظریهی خوانندهی نهفته، به بررسی و نقد سه داستان از لینا کیلانی بر اساس نظریه پرداخته است. در فرجام به این دستاورد رسیده است که اسلوب نویسنده در رمانها بهتر از داستانهای بلند، و در داستانهای بلند بهتر از مجموعههاست. سطح زبانی و علمی و ادبی خواننده نیز از مجموعهها تا داستانهای بلند و رمانها ارتقا مییابد. بر این اساس میتوان مخاطب مجموعه داستانها را کودک، و مخاطب داستانهای بلند و رمانها را نوجوان فرض کرد.
کلیدواژهها