نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
تاریخگرایی نوین از رویکردهای جدید در حوزة مطالعات فرهنگی و ادبی به شمار میرود که در دهة 1980 عمدتاً بر نظریههای گرینبلات و دیگر منتقدان تاریخگرایی نوین پا گرفت. این رویکرد جدید قصد دارد مرز بین تاریخ و ادبیات را بردارد و رابطة این دو را از منظری نو بازنگری کند و در نتیجه زمینهای برای نقد متن فراهم آورد. تاریخگرایان نوین هنگام تحلیل یک متن، مؤلف آن را رها کرده و نویسنده را متأثر از نیروهای گفتمانی میدانند و برای تحلیل معانی موجود در متن به رابطة تنشآمیز گفتمانها توجه میکنند. یکی از دغدغههای اصلی آنان، ساختارهای قدرت است. فوکو یکی از مهمترین نظریهپردازان این نحلة فکری، زبان را عرصة بروز روابط قدرت و تعیین کنندة سوژة غالب و سوژة تحت سلطه میداند. جستار حاضر برای تحلیل روابط قدرت و زبان، رمان ساقة بامبو اثر سعودالسنعوسی رماننویس کویتی را انتخاب کرده است که با نوشتن این رمان توانست ششمین جایزة بوکر عربی را در سال 2013م از آن خود کند. پژوهش حاضر در صدد است تا با رویکرد توصیفی- تحلیلی گفتمانهایی که در این رمان، قدرت و زبان از طریق آنها اعمال میشود مشخص کند و به حقایق موجود در متن، سکوت و گاه مقاومتی که از سوی مفعولان قدرت در مقابل فاعلان قدرت دیده میشود اشاره کند. نتایج پژوهش نشان میدهد؛ گفتمانهای مختلفی از جمله گفتمان جنسیت، گفتمان خرافهباوری، گفتمان اربابی-خدمتکاری، گفتمان فرادستان و گفتمان پدرسالاری در این رمان حضور دارند و هریک از این گفتمانها به نوعی در ساختارهای قدرت و ساختار فرهنگی جامعه نقش ایفا میکنند.