نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
از منظر معناشناسان شناختی استعاره، منحصر در زبان و واژگان نیست بلکه مفهومی فراگیر مییابد و به صورت استعارۀ مفهومی – که در آن یک حوزۀ مفهومی بر اساس حوزۀ مفهومی دیگر فهمیده میشود- نمود مییابد. در استعاره مفهومی، بسیاری از مفاهیم، به خصوص مفاهیم انتزاعی، از طریق انطباق استعاری اطلاعات و انتقال دانستهها نظم مییابد و دایرۀ گستردهای از مفاهیم با بیانی جدید در اختیار مخاطب قرار میگیرد. یکی از مهمترین آموزههای دینی قرآن کریم که مفاهیم انتزاعی را با ساختار استعاری، مفهومسازی نموده، مسأله تجسم اعمال است که تحلیل و بررسی آیات مربوط به آن میتواند زوایای نهفتۀ محتوایی و تناظرها و برجستگیهای موجود در آن را فرادید مخاطب قرار دهد. این نوشتار با روش توصیفی– تحلیلی و با رویکرد شناختی، استعارههای مفهومی را در آن دسته از آیاتی که به طور صریح بر تجسم اعمال دلالت دارند و منطبق با الگوهای استعاری مطرح شده از سوی لیکاف و جانسون هستند، بر مبنای طبقهبندی استعارههای عینی به ذهنی در سه حوزۀ؛ ساختار بنیاد، شیء بنیاد و جاندار بنیاد، مورد بررسی قرار داد و به این نتایج دست یافت که؛ بازنمایی آیات دالّ بر تجسم اعمال با حوزههای مبدأ؛ کالا، غبار پراکنده، غل و زنجیر و... با نامنگاشتهایی چون؛ عمل، کالا است، عمل مجرمان، غبار پراکنده است، عمل کافران، غل و زنجیر است و... سبب شده مفاهیم موجود در آنها ملموستر و قابل فهمتر به مخاطب منتقل شود.