نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
. هدف و مقدمه
این پژوهش بر آن است تا با بررسی پیشینه تشبیهات درباره معشوق در دوره پیش و پس از اسلام جایگاه تشبیه را به عنوان یکی از پرکاربردترین فنون بلاغی در شعر عربی بررسی کند و وجوه اشتراک و افتراق این دو دوره را در مطالعاتی موردی نشان دهد.
2. روش شناسی
روش پژوهش در این مقاله توصیفی_تحلیلی است و بر پایه خوانش منابع تحقیق و مطالعه آراء و نظریات محققان صورت گرفته است و از آنجا که مباحث تحلیل مقاله نیاز به داده های اطلاعاتی داشت و داده ها می بایست بر پایه آمار تهیه و پردازش می شد لذا در حد ضرورت از روش های آماری نیز استفاده شده است. شایان ذکر است که برای دست یافتن به نتیجه ای عینی و ملموس، نویسندگان بر آن شدند تا از میان موضوعات متنوع بلاغی، تشبیه را انتخاب و آن را به تشبیه معشوق، که از گسترده ترین مفاهیم در متون ادبی است محدود کنند و از میان آثار سروده شده در دوره جاهلی، «معلقات سبع» و از میان آثار منظوم دوره اسلامی تا (قرن چهارم)، «دیوان متنبی» را به عنوان آثار شاخص این دو دوره برگزینند و تصویر معشوق را در این دو اثر بکاوند و تصویر به دست آمده را با یکدیگر مقایسه کنند.
3. یافته ها
یافته های این مقاله که متکی به پژوهش گسترده ای برای رساله دکتر نویسنده مسئول است، متنوع و از جهات گوناگون قابل بررسی است، آنچه از این تحقیق موردی حاصل است به اجمال از این قرار است:
- شاعران دوره جاهلی به ویژه سرایندگان معلقات با علوم بلاغی از جمله تشبیه و استعاره مانوس بودهاند و غالب اشعار ایشان آمیخته به نوعی تشبیه است به گونه ای که نمونه های متعددی از تشبیه در شعر آنها به کار گرفته شده است.
- در معلقات سبع، 17 مورد تشبیه غیرمکرر درباره معشوق آمده است.
- تشبیه مجمل در توصیف معشوق بر انواع دیگر تشبیه غلبه دارد.
- تشبیهات شاعران جاهلی، جملگی از نوع محسوس به محسوس اند.
- شاعران جاهلی در وصف معشوق رویکردی واقع گرایانه دارند.
- مقایسه تصویرسازی معشوق در معلقات و دیوان متنبّی نشان می دهد که تا قرن چهارم هجری قمری شعر عربی متمایل به تصاویر نزدیک به واقع بوده و استفاده از تشبیه حسی به حسی از رایج ترین انواع تشبیه بوده است. نوع نگاه به معشوق در هر دو اثر منحصر به توصیف ابعاد تنانه ی وجود اوست و به عواطف و روحیات انسانی معشوق توجهی نشده است.
4. بحث و نتایج
- نویسندگان مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش ها بوده اند که تشبیهات معشوق در شعر جاهلی (مطالعه موردی: معلّقات) از لحاظ فنی و ساختاری چگونهاند؟ نوع نگاه شاعر جاهلی (مطالعه موردی: معلقات) در وصف معشوق و ویژگیهای زنانه چگونه بوده است؟ با گذر زمان چه تفاوت هایی در ساخت و محتوای تشبیهات معشوق راه یافته که احیانا معشوق دوره اسلامی(مطالعه موردی: متنبّی) را از معشوق جاهلی(مطالعه موردی: معلّقات) متمایز میکند؟
- فرض نویسندگان بر آن است که در شعر جاهلی _نظر به دیرینگی آن_ تشبیهات، ساختاری ابتدایی، ساده و کامل دارند و ارکان تشبیه غالبا به طور کامل ذکر شده و دو سوی تشبیه غالبا از نوع حسی اند.
- توجه به معشوق و زیبایی های زنانه در شعر جاهلی با خلق تصاویری ساده، واقعگرایانه و جزئینگر بروز یافته و در گذر زمان، به ویژه تحت تاثیر ظهور اسلام و نزول قرآن، بلاغت تصاویر پیرامون معشوق فزونی و قوت یافته و چهره تازهتر و خیال انگیزتری از معشوق ترسیم شده و ابعاد وجودی گستردهتری از او مورد توجه قرار گرفته است.
- فرض سوم آنکه شعر در دورۀ اسلامی قاعدتاً از پیچیدگیهای خاص و خیالانگیزیهای بیشتر در ساخت و محتوای تشبیهات برخوردار بوده و تصویری متفاوت از معشوق ارائه میدهد.
نتایج تحقیق نشان می دهد که :
- مطابق پیشبینی و فرضیه نویسندگان ساختار تشبیهات معشوق در معلقات نسبت به شعر متنبی سادهتر و ابتداییتر است در عین حال تشبیه مرکب در شعر جاهلی بیش از شعر متنبی به کار رفته که حاصل آن تصاویری پویا و بدیع در وصف معشوق است؛ احتمالا نگاه جزئینگر و واقعگرای اعراب جاهلی به جهان در شکل گیری این نوع تشبیهات موثر بوده است.
- شاعران معلّقات و متنبی در تصویرپردازی کاملاً حسی و طبیعت گرایند و بر اساس آنچه تحقیقات این پژوهش نشان داد هر دو صد در صد از تشبیهات حسی به حسی برای وصف معشوق بهره برده اند و عناصر محسوس را از تماشای طبیعت پیرامون خویش وام گرفته و به اجزایی از پیکر زنان مانند کرده اند، لذا تصویری واقعی و قابل درک از معشوق ارائه داده اند که در عین حال از توجه به حالات روحی و عواطف انسانی معشوق در آن نشانی نیست. علت این مشابهت در بهکارگیری تشبیه میان این دو اثر (معلقات و شعر متنبی) البته نیاز به تحقیق مستقل دارد با این حال مقایسه ویژگیهای هر دو معشوق حکایت از معشوق مشابهی در دو نمونه منتخب دارد.
- احتمالاً گرایش به ویژگیهای معشوق آنگونه که در قرون بعد از قرن پنجم و ششم در شعر عربی و فارسی شکل گرفته در شعر عربی قرن چهارم که متنبّی بهعنوان نماینده تام و تمام آن شناخته شده است، چندان رواج نداشته است و معشوق را آنگونه که میدیدهاند و میخواستهاند، توصیف کردهاند. با این وصف مقایسه تصاویر دو معشوق نشان میدهد که تفاوت چندانی در اعضای منتخب معشوق و نوع نگاه به زن در تشبیهات بهکار گرفته شده وجود ندارد هرچند ساختار تشبیهات معشوق در شعر متنبی به نسبت شعر جاهلی فشردهتر و پیشرفتهتر است. معالوصف شباهت سیمای دو معشوق از دو برهه تاریخی متفاوت میتواند نظر کسانی را که در اصالت شعر جاهلی تردید داشتهاند، تقویت کند.
موضوعات