نوع مقاله : مروری
چکیده
شاعران معاصر با نمادپردازی، معنی و مفهوم تازهای به بعضی شخصیتها یا وقایع تاریخی بخشیدهاند. شاعر نمادگرا با توجه به اینکه فرهنگ و دانش عمیقی دارد؛ برای بیان افکار و دیدگاههای خود در تاریخ قدیم و جدید، اسطوره و میراث نمادهایی را جستوجو میکند که افکار این انتخاب باید با موقعیت کنونی جامعه هماهنگ باشد.چنانچه شاعر بخواهد آن را معکوس بیان کند، باید به گونهای آن را به کار برد که خواننده به خوبی متوجه تضاد آن با اصل نماد شود. امل دنقل، شاعر نمادپرداز مصری تلاش میکند تا دیدگاهها و نقطهنظرهای خود در را قبال موضوعات مختلف سیاسی- اجتماعی در قالبی نمادین بیان کند تا از رهگذر آن نابسامانیهای موجود در جوامع عربی و به ویژه مصر را اصلاح کند .نمادهای شاعر به 3 دستة دینی (امام حسین (ع)، حضرت یوسف (ع) و...)، اسطورهای (اوزیریس، ادیپ، سیزیف و...) و تاریخی (اسپارتاکوس، هانیبال، کلیب و...) تقسیم میشوند. وی در این نمادها از تکنیکهای بیانی مختلف مانند نقاب، بینامتنی، وارونگی، پارادوکس و... استفاده کرده است. محور اصلی نمادهای امل دنقل را عزت و عظمت پیشین ملتهای عربی، فقر و فساد، قیام علیه ظلم و ستم، مرگ و رستاخیز و امید به آینده تشکیل میدهد. رویکرد این پژوهش تحلیل و نقد نمادهای دینی شاعر است.
کلیدواژهها