نوع مقاله : مروری
چکیده
واژهها در طول زمان، بنا به دلایل متعدّدی - از جمله نیاز مردم- دچار مرگ، زایش یا تغییر و تحوّل در دو حیطة لفظ و معنا میشوند که بیتوجّهی به این تغییرات، در فهم و ترجمة متون کهن زیانبار خواهد بود. در نامة 31 نهجالبلاغه، واژة «قهرمانة» در عبارت «المرأة ریحانةٌ و لیست بقهرَمانةٍ»، مشمول همین تغییرات شده است. واژة قهرمان، معرّب واژة فارسی «کهرمان»، به معنای کاراندیش است و ظاهراً از جمله اصطلاحات دیوانی بوده که در صدر اسلام به زبان عربی وارد شده و تاکنون معنای اصیل خود را در این زبان حفظ کرده است. چنانکه، در نهجالبلاغه نیز به معنای کارفرما و پیشکار آمده است؛ امّا در زبان فارسی، این واژه دچار تغییرات معنایی شده و به معنای پهلوان، شجاع و نیرومند (معادل بطل عربی و hero انگلیسی) منتقل شده است. نوشتار حاضر میکوشد ابتدا، این واژه را بر اساس کتب لغت عربی و فارسی و با استناد به متون کهن هر دو زبان، ریشهشناسی کند سپس با توجّه به نحوة کاربرد این واژه در کتب احادیث و در متون فارسی و عربی معاصر، سیر تطوّر معنایی آن را در این دو زبان روشن سازد. از کاربردهای این واژه در متون، چنین استنباط میشود که قهرمانها و قهرمانهها طبقهای خاص و با ویژگیها و وظایفی منحصر به فرد بودهاند و در محیط و زمانة خود نقش مؤثّری داشته اند. حضور و کارکرد قهرمانهای معروف در طول تاریخ، این نکته را روشن میسازد. نقد و بررسی شروح و ترجمههای عربی و فارسی نهجالبلاغه، بویژه آنها که قهرمان را به معنی و کاربرد امروزین آن، یعنی پهلوان تلقّی کردهاند، مبحث مهمّ دیگر این نوشتار است. در شروح و ترجمههای عربی نهجالبلاغه، به معنای صحیح واژه توجّه شده است، امّا در شروح و ترجمههای فارسی، عدّهای از مترجمان به معنای صحیح و قدیمی واژه توجّه نکردهاند و معنای امروزین آن را ذکر کردهاند.
کلیدواژهها