نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
شخصیسازی یکی از شیوههای تخطی از خودکاریِ زبان است که در برجستگی شعر تأثیر دارد. این فرایند، در دورۀ معاصر، اهمیت بسیار یافته، بهطوریکه کاربرد گونههای متعدد آن در سرودههای شاعران، سیمایی متمایز به سبک آنان داده و در دریافت صریح مخاطبان درنگ ایجاد کرده است. در چنین فضایی، که عواطف و هیجانات شاعران بیهیچ محدودیتی در میدانِ دید خوانندگان یکهتازی میکند، شعر سعدی یوسف، شاعر معاصر عراقی، بهعنوان یکی از نمودهای تحول، مقیّد به اصول ثابت زبانی نبوده و به عرصهای برای تاختنِ نوزایی و عادتگریزی مبدّل گشته است؛ تا جاییکه تغییر در سطوح شعر و کنار نهادن معیارهای رایج، توجه خوانندگان را به شخصیسازیهای درنگآفرین در زبان این شاعر نوپرداز جلب کرده است. پژوهش حاضر، با نگاهی نقادانه به بروندادهایِ زبانی سرودههای سعدی یوسف، درپیِ پاسخ به این پرسش است که شاعر از چه شیوههایی بهره برده تا زبان را از سطوح موردانتظار مخاطبان جدا کند و بهسمت سبکهای شخصی موردنظرش سوق دهد. یافتههای تحقیق گویای آن است که سعدی یوسف، با ارائۀ آرایههای تصویری و ترکیبی نامعمول و چرخشهای معنایی در بهرهمندی از رنگها و تحول در شیوههای نوشتاری واژگان، غبار عادت از کلام عادی زدوده و ساحت سرودههایش را از آفرینشهای دیگرگونه سرشار کرده است؛ بهگونهای که با خصوصیسازی زبان، بارِ احساسات شخصیاش را بر دوش مخاطبان نهاده و در درک عادیِ آنان، درنگی عامدانه ایجاد کرده است.