نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
درونمایۀ وصف یکی از فنون برجستۀ شعری است که شاعران زیادی در آن طبعآزمایی کردهاند. خصوصیات شخصیتی چون نازکخیالی، احساس لطیف، عاطفۀ سرشار و لطافت روح، ابنخفاجه را دلبستۀ طبیعت ساخته و توصیف آن را به درونمایهای پُربسامد در شعر ایشان بدل کرده و شاعر از وصف طبیعت بهعنوان تکنیکی ادبی در جهت نقل افکار، احساسات و عواطف در دیگر اغراض شعری کمک گرفته و انسانانگاری را بنیان سرایش اشعار خود قرار داده تا از این رهگذر، بر تازگی و طراوت اشعار وصفیاش بیفزاید. این پژوهش با تکیه بر شیوۀ وصفی تحلیلی در تلاش است وصف طبیعت را نه بهعنوان یک غرض سنتی شعر، بلکه بهعنوان بُنمایۀ دیگر اغراض سنتی شعر ابنخفاجه بررسی نموده و به این سؤال پاسخ دهد که مهمترین اغراض شعری که ابنخفاجه در آن وصف طبیعت را بهعنوان بنمایه بهکار برده کدام است؟ نتایج این پژوهش نشان میدهد که شاعر در اغراض مدح، غزل، رثاء، و فخر و حماسه، به شکلی انبوه و پربسامد از بنمایه وصف طبیعت استفاده میکند. همچنین اهتمام به امور جزئی تصاویر شعری، برقراری انسجام میان موسیقی و محتوای ایماژها و ایجاد هماهنگی داخلی میان آنها، بهکارگیری حُسن مطالع زیبای طبیعی و توجه به رنگارنگی تصاویر از خصوصیات بارز ایماژهای شعر ابنخفاجه در این اوصاف است که غنا و زیبایی بنمایۀ وصف طبیعت او را دو چندان کرده و شعر او را به دایرةالمعارفی از واژگان طبیعی بدل ساخته است که روح و جسم طبیعت، در سراسر اشعار و واژگان شعریاش خودنمایی میکند.
کلیدواژهها