نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
در دوره معاصر، تفسیر بلاغی قرآن با رویکردها و شیوههای جدید و توسط مفسرانی چون سیدقطب، امین الخولی، عایشه عبدالرحمن بنتالشاطیء، نصرحامد ابوزید و برخی مفسران دیگر صورت گرفته است. یکی دیگر از این رویکردهای جدید و مبتکرانه در این حوزه، روش ساختارگرایانه محمود بستانی در «التفسیر البنائی للقرآن الکریم» است. وی در این اثر با دو رویکرد معنایی و هنری به بررسی و تفسیر سور قرآنی به عنوان ساختار و مجموعهای واحد پرداخته و در این زمینه از هشت عنصر بلاغی: پیام، موضوع ، معنایی، صوری، لفظی، موسیقایی، ادبی و ساختار در جهت تبیین ارتباط منسجم بین شکل و مضمون آیات و سورههای قرآن کریم یاری جسته است؛ از میان عناصر فوق، کارکرد عنصر ساختار به عنوان یکی از مهمترین عناصر، بررسی ساختار کلی سوره و نیز بررسی جایگاه عناصر هفتگانه در هر سوره قرآن بوده و اینکه مجموعه این عناصر، چگونه ساختار هندسی سوره را تشکیل میدهند. هدف این پژوهش ضمن معرفی روش ساختارگرایانه بستانی در تفسیر قرآن بر مبنای مبانی مطرح شده در کتاب «القواعد البلاغیة فی ضوء المنهج الإسلامی»، بررسی و تحلیل رویکرد تفسیری وی در تفسیر پنج جلدی «التفسیر البنائی للقرآن الکریم» بوده است و این نتایج به دست آمد که دیدگاههای بستانی در بحث ازعنصر پیام، موضوع، بحث تقدیم و تأخیر، ذکر وحذف، عنصر ادبی و عنصر ساختار دیدگاههای جدید در حوزه تفسیر بلاغی قرآن بوده و روش وی به عنوان یکی از شیوههای تفسیر ساختاری با وجود برخی کاستیها میتواند کارآمد باشد.