نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
در میان آرای نحویان دربارۀ عامل اعراب کلمات دو نظریۀ مشهور با نامهای نظریۀ لفظی و معنوی وجود دارد؛ اما میتوان دیدگاههای دیگری را نیز استخراج کرد. در میان این دیدگاهها، نظریۀ تعلیق که خاستگاهش آرای عبدالقاهر جرجانی است، از اهمیتی ویژه برخوردار است. قوّت دیدگاه او در موشکافی و ریشهیابی مسائل نحوی و اعرابی و نیز فراتر بردن نظریۀ تعلیق از ساحت صحت نحوی به ساحت فنّی و بیانی است؛ دیدگاهی که بر مطابقت تامّ تعلیق کلمات به یکدیگر با مقصود متکلم متکی است. هدف از این پژوهش، افزون بر معرفی دیدگاههای مربوط به نظریۀ عاملومعمول، تفسیر نظریۀ عاملومعمول در پرتو نظریۀ نظم جرجانی یا همان نظریۀ تعلیق است. در این پژوهش از روش توصیفیتحلیلی و تحقیق کتابخانهای سود جستهایم. ابتدا دیدگاههای مختلف دربارۀ عاملومعمول را استخراج کرده و ضعفهای هر نظریه را بیان کردهایم. سپس به تفسیر عاملومعمول بر اساس نظریۀ نظم پرداخته و ضعفش را گفتهایم. در ادامه به بیان قوّت این نظریه در مقایسه با دیگر نظریات عاملومعمول پرداختهایم. در پایان نتیجه گرفتهایم که نظریۀ تعلیق عبدالقاهر جرجانی به دلیل اینکه بر قصد متکلم در ارتباط اجزای جمله با یکدیگر تأکید میکند و نیز موشکافانه به تحلیل علل و عوامل نحوی میپردازد و نظریۀ عامل را از ساحت صحت نحوی به ساحت بیانی ارتقا میدهد، قوّتی فزونتر از دیگر نظریات عاملومعمول دارد.
کلیدواژهها