نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
بحث استعمار یکی از مضامین اصلی شعر عرب در عصر نهضت یعنی نیمه دوم قرن نوزدهم و نیمهاول قرن بیستم است. در شعر این دوره میتوان از غرب چهرهای دوگانه و متعارض دید. از طرفی الگویپیشرفت های علمی و صنعتی و دموکراسی است و از طرف دیگر استعمارگری ظالم و مستبد . زمانی کهغرب از لحاظ علمی و تمدنی مورد بحث است شاعران آن را میستایند و به تقلید از آن تشویق م یکنندولی زمانی که از غرب به عنوان استعمارگر بحث میکنند با شیوه های مختلف به مبارزه با آن برمیخیزند .در این مقاله به شیوه توصیفی تاریخی و بر اساس تحلیل محتوای شعر این دوره سعی شده تا چه رهدوگانه غرب به ویژه سیمای استعمارگری آن از منظر شاعران نشان داده شود. این تحقیق به دنبال پاسخبه این پرسش است که شاعران عصر نهضت چه تصوری از استعمار غرب دارند و چگونه و با چهشیوههایی و تا چه اندازه در شعرشان به آن پرداختهاند؟ از آن جا که شاعران این عصر، مصلحان سیاسی اجتماعی هستند تلاش میکنند تا با ابزار شعر و تکیه بر آموزههای دینی و احساسات میهنی، مردم را بهاتحاد در برابر استعمار و مبارزه با آن دعوت و برنامه های استعمار را برای مردم بیان کنند. تعدد کشورهایعربی و تکثر شعرای این دوره باعث شده تا فقط به شاعران بزرگ و مشهور استناد شود . از جمله اینشاعران میتوان به احمد شوقی و حافظ ابراهیم از مصر، جمیل صدقی زهاوی و معروف رصافی از عراق وخلیل مطران از شام اشاره کرد.